لوزان چاي نظام
توافقنامه چون رازی عیان شد
سوار بر آنتن کل جهان شد
سوار بر آنتن کل جهان شد
پس از بحث و جدلهای نفس گیر
توافق حاصل آن گفتمان شد
توافق حاصل آن گفتمان شد
برای رفع این بحران و معضل
بگفتند این چنین و آن چنان شد
بگفتند این چنین و آن چنان شد
بدادند شرح مبسوطی زهر سو
به هر نحوی رئوس آن بیان شد
به هر نحوی رئوس آن بیان شد
ز یک سو گفت روحانی شیاد
دل ما زین تفاهم شادمان شد
دل ما زین تفاهم شادمان شد
سرانجام با تلاش و با تقلا
همان چیزی که خواهانیم همان شد
همان چیزی که خواهانیم همان شد
شدیم امیدوار بر رفع تحریم
تعامل با جهان افزون بر آن شد
تعامل با جهان افزون بر آن شد
غنیسازی به آن دو کن اضافه
سه دستاورد ما در این زمان شد
سه دستاورد ما در این زمان شد
ز یک سو ناله و فریاد و غوغا
بپا در مجمع دلواپسان شد
بپا در مجمع دلواپسان شد
یکی دانه درشت زین جمع نالان
به فریاد و فغان کف بر دهان شد
به فریاد و فغان کف بر دهان شد
بگفتا اسب و زینش را بدادیم
نصیب ما، افسار خران شد
نصیب ما، افسار خران شد
توافق یا تفاهم هر چه باشد
بهار هستهیی دیگر خزان شد
بهار هستهیی دیگر خزان شد
شود سایت اراک تعطیل و اوراق
برای اسب عظما کاهدان شد
برای اسب عظما کاهدان شد
تمام آن دژ مشهور فردو
مهیا بهر اصطبل خران شد
مهیا بهر اصطبل خران شد
هزاران سانتریفوژ کذایی
شود خاموش و آمارش بیان شد
شود خاموش و آمارش بیان شد
اگر ننگین بود آن ”ترکمانچای“
به ”لوزانچای“ اینک ترجمان شد
برای شخص عظما این تفاهمبه ”لوزانچای“ اینک ترجمان شد
بشد جام زهري و نزدیک لبان شد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر